کارآمدی را میزان موفقیت در تحقق اهداف، باتوجه به شرایط موجود؛ یعنی موانع و امکانات تعریف کردهاند. به عبارتی، در ارزیابی کارآمدی دو نظام که به یک میزان در تحقق اهداف موفق بوده اند، آن نظامی کارآمدتر ارزیابی میشود که به آن اهداف در شرایط امکانات کمتر و موانع بیشتر نایل شده است. براین اساس، اگرچه جمهوری اسلامی به طور نسبی در تحقق اهدافش و برآورده کردن انتظاراتی که متوجه آن است، موفق عمل کرده است، اما نکته مهم در این خصوص، شرایطی است که این نظام در آن عمل کرده است.
مصطفی قربانی
ایام دهه فجر وسالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، همواره فرصتی برای طرح پرسشهایی درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران است. یکی از مهمترین مسألههایی که در این رابطه مطرح میشود، مسأله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران است. براین اساس، یکی از مهمترین سؤالها در این رابطه این است که متدلوژی درک و تحلیل کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ به عبارت دیگر، از چه چارچوبی باید برای درک و ارزیابی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد؟ نوشتار حاضر میکوشد تا به طور مختصر نکاتی در این باره ارائه کند.
۱- برای ارزیابی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران، باید وضعیت کنونی ایران را با گذشته مقایسه کرد نه آن را با کشورهای دیگری که سیر تحولات، اهداف و امکانات متفاوت و مختلفی در مقایسه با کشورمان دارند. به بیان دیگر، اگر به صورت بُرشی و منقطع از گذشته به ایران کنونی نگاه کنیم، ممکن است سیر تحولات این کشور و دستاوردهای نظام سیاسی حاکم بر آن را چندان مطلوب ارزیابی نکنیم، اما اگر ایران کنونی را در ادامه ایران گذشته در نظر بگیریم و به عبارتی، وضعیت کنونی ایران را با وضعیت ایران در گذشته مقایسه کنیم، کشوری را مشاهده میکنیم که تحولات آن در سیر منطقی خود قرار گرفته و دستاوردهای بیشماری را کسب کرده است. عقلانی و منطقی آن است که از شیوه دوم استفاده شود؛ زیرا نظام سیاسی هر کشوری را محصول تاریخ آن کشور میدانند و طبیعتاً برای ارزیابی کارآمدی و دستاوردهای هر نظام سیاسی منطقیتر آن است که وضعیت کنونی آن کشور با گذشته خودش مقایسه شود. ضمن اینکه مقایسه با کشورهای دیگر، به منظور آگاهی از وضعیت خود در نظام بین الملل نیز چندان بیفایده نخواهد بود که در ادامه بر این بحث تمرکز میشود.
۲- کارآمدی را میزان موفقیت در تحقق اهداف، باتوجه به شرایط موجود؛ یعنی موانع و امکانات تعریف کردهاند. به عبارتی، در ارزیابی کارآمدی دو نظام که به یک میزان در تحقق اهداف موفق بوده اند، آن نظامی کارآمدتر ارزیابی میشود که به آن اهداف در شرایط امکانات کمتر و موانع بیشتر نایل شده است. براین اساس، اگرچه جمهوری اسلامی به طور نسبی در تحقق اهدافش و برآورده کردن انتظاراتی که متوجه آن است، موفق عمل کرده است، اما نکته مهم در این خصوص، شرایطی است که این نظام در آن عمل کرده است. جمهوری اسلامی همین میزان کنونی کارآمدی را در شرایطی پیچیده؛ با وجود موانع متعدد و امکانات محدود محقق کرده است. در خصوص موانع موجود بر سر راه جمهوری اسلامی هم باید به دو دسته موانع اشاره کرد:
۲-۱- موانع داخلی که در این زمینه میتوان به جهل حاکمان گذشته، وابستگی آنها به بیگانگان و بیتوجهیشان به سرنوشت کشور، اقتصاد تک محصولی نفتی و... اشاره کرد. جمهوری اسلامی میراثدار اینگونه وضعیتی بوده است و در اینگونه جامعهای حرکت روبه جلوی خود را آغاز کرده است. ضمن اینکه پس از وقوع انقلاب نیز چالشهای دیگری در کشور بوجود آمد مانند اقدام برای کودتا و سرنگونی نظام نوپای اسلامی، ترور نخبگان انقلابی، شروع حرکتهای تجزیه طلبانه در کردستان، سیستان، خوزستان و گنبد و.... حوادثی که اگر فقط یک مورد آن در کشور دیگری اتفاق میافتاد، میتوانست سبب سرنگونی نظام حاکم در آن کشور شود و طبیعی است که کشوری که اینگونه حوادث را از سرگذرانده است، فرصت چندانی برای پرداختن به توسعه و افزایش هر چه بیشتر کارآمدی خود در اختیار نداشته است و اگر هم در این راستا قدمی برداشته است، با موانع متعدد و در نتیجه با کمبود امکانات مواجه بوده است.
۲-۲- موانع خارجی: در خصوص موانع خارجی نیز فقط به سه مورد؛ چالشآفرینی بیگانگان در هشت سال جنگ تحمیلی، که علیرغم داشتن برکات فراوان، لطماتی به زیرساختهای اقتصادی - عمرانی کشور و نیروی انسانی توانمند کشور وارد ساخت، تحریم و موانع ساختاری حاکم بر نظام بینالملل اشاره میشود. در ارتباط با مورد اخیر باید گفت که ترتیبات کنونی حاکم بر نظام بینالملل به گونهای است که امکان تحرک و پیشرفت سایر کشورهایی که از وضع موجود ناراضی بوده و خواهان پیشرفت مستقل و بدون وابستگی هستند را نمیدهد یا حداقل اینکه با مانعآفرینیهای متعدد مانند تحریم اقتصادی و... میکوشند تا مانع پیشرفت این دست کشورها شوند. وجود همین موانع متعدد به معنای کمبود امکانات نیز میباشد. بنابراین، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران را میبایست در چارچوبهایی مانند آنچه عرضه شد، مورد ارزیابی قرار داد، نه اینکه آن را با کشورهایی که اهداف متفاوت، موانع کمتر و امکانات بیشتری، نسبت به این نظام دارند، مقایسه کرد. البته بایستی گفت که جمهوری اسلامی در همین چارچوب هم موفق بوده است؛ زیرا با وجود موانع متعدد داخلی و خارجی از یک سو و کمبود امکانات از سوی دیگر، به موفقیتهای بزرگی دست یافته است.
۳- چنانچه وضعیت ایران را با کشورهای توسعه یافته غربی نیز مقایسه کنیم، متوجه میشویم که فاصله ما با این کشورها در سالهای اخیر نیز کاهش یافته است. براین اساس میتوان به دستاوردهای اخیر دانشمندان کشورمان در حوزه فناوریهای نظامی، دانشهای راهبردی(hi - techs) که شامل فناوری هسته ای، فناوری فضایی، دانش سلولهای بنیادین، فناوری نانو و... است و خوشبختانه رتبه کشومان در همه این فناوریها جزو ده کشور برتر دنیا میباشد، سدسازی و... اشاره کرد. اهمیت دستاوردهای مذکور به گونهای است که امید میرود در سالهای نه چندان دور آتی، نه تنها زمینههای قطع وابستگی کشور به دنیای خارج را از بین ببرد، بلکه کشورمان را در زمره صادرکنندگان این دانشها و از جمله کشورهای کارآفرین در سطح نظام بین الملل قرار دهد. بنابراین، ایران اسلامی اکنون در حیطههای دستاوردهایی کسب کرده که تا قبل از این، انحصاری چند کشور محدود تلقی میشد. این موضوع در خلق مزیتهای راهبردی برای نظام اسلامی بسیار مؤثر بوده و چنانچه با قدرت ادامه یابد، میتواند وضعیت کشورمان را به لحاظ توسعه اقتصادی به طرز شگفتی ارتقا دهد.
۴- همانگونه که انقلاب اسلامی ایران را تجلی معنویت گرایی سیاسی دانسته اند، نظام برآمده از این انقلاب نیز میکوشد در همین چارچوب به راه خود ادامه دهد. ضمن اینکه این نظام به پیشرفت توجه و دقت کافی دارد، در کنار پیشرفت، عزت، اقتدار، استقلال و حفظ اصول و ارزشهای اسلامی و انسانی نیز برای این نظام اهمیت دارد. منظور این است که همانگونه که کارآمدی هر نظام سیاسی در چارچوب نظام ارزشی آن تعریف میشود، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز اینگونه است. از این رو، در ارزیابی کارآمدی جمهوری اسلامی باید به این نکته توجه داشت؛ زیرا به عنوان مثال براساس مبانی ارزشی لیبرال، کیفیت استخدام وسایل و ابزارها برای تحقق کارآمدی محدود به سود و لذت است و بر همان اساس، هرگونه سود و لذتی مشروعیت دارد، در حالی براساس مبانی ارزشی و عقیدتی اسلام، هرگونه سود و لذتی مشروعیت ندارد. بنابراین، اسلام در استخدام ابزارها برای تحقق کارآمدی برای هر ابزاری شرافت قائل نیست و استفاده از همه ابزارهای ممکن را تجویز نمی کند.
جمع بندی:
در رهیافت کارآمدی مستخرج از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، ضمن اهمیت داشتن کارآمدی، لیکن کارآمدی ابزاری برای استحکام و تقویت ارزشهای اسلامی است. به بیان دیگر، در چارچوب گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، ارزشهای اسلامی، جهت دهنده و مشخص کننده کیفیت تحقق کارآمدی هستند؛ یعنی در اینجا این ارزشها هستند که اصالت و اعتبار حقیقی دارند و اگر از اصالت کارآمدی بحث میشود، این بدان معنا نیست که کارآمدی اصالت حقیقی دارد، بلکه کارآمدی به دلیل نقشی که میتواند در استحکام ارزشهای اسلامی داشته باشد موردتوجه است. از این رو، در چارچوب گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، چنانچه تلاش برای تحقق کارآمدی منجر به خدشه دار شدن عزت اسلامی، استقلال، هویت اسلامی ایرانی و... شود، آن کارآمدی فاقد اصالت است. بنابراین، در چارچوب این گفتمان، اولاً؛ کارآمدی اساساً با نگاه به درون و تقویت ظرفیتهای درونزای داخلی تعریف میشود و ثانیاً؛ تحقق هر چه بیشتر کارآمدی باید بتواند منجر به تقویت ارزشهای اسلامی و ساری و جاری شدن هر چه بیشتر آن در جامعه و در نظام بین الملل شود. به بیان دیگر، مدل و رهیافت کارآمدی در چارچوب گفتمان اصیل انقلاب اسلامی مبتنی بر توسعه کوثری است. این رهیافت، حاصل پردازش عقلانی دادههای وحیانی و نقلی است و هم (تولید سرمایه و رونق فضای کسب و کار) را در نظر دارد و هم (دغدغهی کرامت انسانی و عدالت اجتماعی) را در نظر میگیرد. نکته پایانی اینکه؛ از آنجا که گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، کارآمدی را مبتنی بر ظرفیتهای درونی تعریف میکند، بر این اساس، نظام اسلامی خود را مجبور به سرخم کردن در مقابل مستکبران و پذیرش شرایط حاکم بر نظام بین الملل نمی بیند. از این رو، کارآمدی مستخرج از این گفتمان به بهترین وجه میتواند عزت ملی و اسلامی را تضمین کند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4913